امریکا و رژیم صهیونیستی، مبتنی بر توهم پیروزی در جنگ دوازدهروزه، این روزها تمرکز خود را بر برهم زدن آرامش روانی جامعه ایران و خنثیسازی دستاوردهای این جنگ برای ملت ایران معطوف نمودهاند؛ بهگونهای که ترامپ که این روزها در پی دستاوردسازی برای خود در این جنگ است، با گرفتن عکس یادگاری با ماکت هواپیماهای امریکایی، مردم ایران را تهدید میکند و رئیس رژیم صهیونیستی نیز بهرغم تحمل شکست قاطع از مردم ایران در این جنگ، مجدداً سخن از ضرورت اعتراض و آشوبهای خیابانی در ایران به میان میآورد. وی روز پنج شنبه در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفت: «اگر ایران آزاد شود، به دلیل ضربات بسیار محکمی است که اسرائیل در جنگ اخیر به ایران وارد کرده. نظامی که خود را شکستناپذیر میدانست، حالا با مردمی روبهرو میشود که از درون ایران به پا خواهند خاست.»
او سپس مدعی میشود که از واکنشهای ایرانیان به پیامهایی که او مستقیماً برای مردم ایران منتشر میکند، خشنود است.
در زمینه توهمی که این روزها سران این دو رژیم دچار آن شدهاند، ارزیابی اخیر جفری ساکس، یکی از دانشمندان و تحلیلگران حوزه سیاست عمومی امریکا، قابلتوجه است. وی اخیراً با تمسخر بلاهت نیویورکتایمز در مورد پیروزی نظامی امریکا علیه ایران میگوید: «هیچ پیروزی نظامی علیه ایران در کار نبود. اکنون در بحرانی بسیار عمیقتر از آن چیزی هستیم که پیش از بهاصطلاح جنگ دوازدهروزه در آن قرار داشتیم؛ آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) از ایران رانده شده، هیچ دیپلماسی هم وجود ندارد.»
او میافزاید: «همهچیز از این پیشفرض بنیادی و توهم امریکایی نشأت میگیرد که ایالاتمتحده میتواند همه شروط خود را به تمام جهان تحمیل کند و این توهم در مورد ایران هم صادق است.»
توهم نتانیاهو و ترامپ و دیگر متحدانشان بیانگر این است که نمیخواهند و نمیتوانند واقعیات تحولات جهانی و افول قدرت امریکا و قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در سرازیری فروپاشی را درک کنند؛ افولی که این جنگ دوازدهروزه، ابعادی از آن را آشکار کرد:
۱. جنگ دوازدهروزه، اراده ملت ایران را در مقابله و پاسخ به حملات امریکاییها نشان داد و امریکاییها متوجه شدند که حملات علیه ایران بیپاسخ نمیماند و ایران در پاسخ به جنایات آنها، بزرگترین و اصلیترین پایگاه آنها را هدف موشکهای خود قرار داد. حملهای که مبتنی بر هشدار مقام معظم رهبری در آینده نیز قابل تکرار است و هر زمان تعرضی صورت بگیرد، هزینه بالایی را برای دشمن و متعرض در بر خواهد داشت.
۲. ناتوانی پیشرفتهترین سامانههای دفاع ضد هوایی امریکا و رژیم صهیونیستی در برابر موشکهای ایران و ضربات سختی که صهیونیستها در پی هدفگیری موشکهای ایران متحمل شدند، چالش بزرگی را برای سامانه دفاعی امریکاییها ایجاد کرده است.
۳. قطع دسترسی آژانس و جاسوسان غربی به مراکز هستهای ایران و بیرون رانده شدن بازرسان آژانس از ایران و سرنوشت نامعلوم نحوه حضور آژانس در ایران و منوط شدن آن به قوانین داخلی ایران و تدبیر شورای عالی امنیت ملی، آنها را ناچار به تبعیت از قوانین داخلی ایران کرده است.
۴. قطع مذاکرات و چشمانداز مبهم مذاکرات آینده، بهرغم برگزاری پنج دوره مذاکره و آغاز جنگ امریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران در آستانه دور ششم مذاکرات، بیانگر عدم تعهد متجاوزان به مبانی و معیارهای بینالمللی و بیاعتمادی جهانیان به آنها است.
۵. شکست توهم امریکاییها مبنی بر اینکه آنچه اراده کنند را میتوانند در جهان پیادهسازی نمایند؛ تجربه ناکامی آنها در برابر ایران در کنار شکستهای مکرر ترامپ در جنگ اوکراین، ناتوانی در توقف جنایات صهیونیستها در غزه، جنگ تعرفهها و... فهرست بلندی از ناکامیهای امریکاییها را در جهان نشان میدهد.
۶. رسوایی حامیان تفکر غربگرایی در داخل که با استدلال ضرورت مذاکره با امریکاییها در گذشته، برای خود وجههای کسب کرده بودند، شکست دیگری برای غربگرایان و اعتمادکنندگان به قدرتهای سلطه غربی بود؛ بهگونهای که میتوان مدعی شد این جنگ، اعتبار غربباوران در کشور را هم برای همیشه از بین برد.
۷. شکست رعب از امریکا را میتوان مهمترین دستاورد برای افکار عمومی مردم ایران و منطقه در این جنگ دانست؛ چراکه درخواست آتشبس در اوج جنگ از سوی امریکاییها و رژیم صهیونیستی در جنگی که خود آغاز کرده بودند، عملاَ باعث تخلیه ظرفیت قدرتهای پوشالی آنها در تهدید علیه ملتها شده است.
۸. جنگ دوازدهروزه به کشورهای منطقه نشان داد که نظم منطقهای با اتکا به قدرت امریکا و رژیم صهیونیستی نمیتواند منافع آنها را تأمین کند و این دو رژیم که به هیچ پیمان و عهدی پایبند نیستند، به هر بهانهای ممکن است امنیت منطقه و تمامیت ارضی آنها را تهدید کنند.
۹. این جنگ بهرغم تصور دشمن در ایجاد بحران و چالش درونی و براندازی نظام از درون، در نقطه مقابل، وحدت و انسجام ملت ایران را در پی داشت و نشان داد که امید غرب برای فروپاشی نظام اسلامی از درون که به راهبرد اصلی مواجهه آنها با نظام اسلامی در چهل و هفت سال گذشته تبدیل شده بود، توهمی بیش نیست و ظرفیتهای دینی، ملی و فرهنگی ایران عامل بازدارندهای در مقابله با تحرکات اینگونه است. اما بهرغم این دستاوردها، ضرورت هوشیاری نسبت به این مرحله از جنگ روانی دشمن برای برهم زدن انسجام اجتماعی و ثبات اقتصادی کشور، کمتر از ضرورت آمادگی برای مقابله با تهدیدهای نظامی دشمنان نیست؛ چراکه دشمنان به پیامدهای جنگ شناختی برای شکست اراده مردم ایران، بیشتر از آثار جنگ نظامی امید بستهاند و در صورت موفقیت در این جنگ شناختی، حتی ممکن است حماقت خود را در جنگ نظامی تکرار کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام خود به مناسبت چهلم شهدای جنگ اخیر در روز سوم مرداد، ضمن برشمردن نقاط قوت و برجستگیهای ملت ایران در این جنگ، هفت تکلیف مشخص را برای دولتمردان و مردم برای حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، رفع آسیبهای پساجنگ و هوشیاری نسبت به اهداف دشمن برای برهم زدن انسجام داخلی برشمردند که اجرای آن تکالیف بهطور قطع خنثیکننده اهداف و نیات احتمالی دشمن برای تحمیل جنگی دیگر بر مردم ایران است.